خنده دار
تاريخ : پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:, | 11:4 | نویسنده : nazanin&lale&negin

من سرم توی کار خودم بود

بعد یه روز یه نفرو دیدم

اون این شکلی بود

ما اوقات خوبی با هم داشتیم

من یه کادو مثله این بهش دادم

وقتی اون کادومو قبول کرد من اینجوری شدم

ما تقریبا همه شبها با هم گفت و گو میکردیم

وقتی همکارام من و اونو توی اداره دیدن اینجوری نگاه میکردن

و منم اینجوری بهشون جواب میدادم

اما روز ولنتاین اون یه گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه

و من اینجوری بودم

بعدش اینجوری شدم

احساس من اینجوری بود

بعد اینجوری شدم

بله….آخرش به این حال و روز افتادم

پدر عاشقی بسوزه

نظر یادتون نرررررررره !!!!!


 



نظرات شما عزیزان:

nazir
ساعت16:50---10 تير 1392
♥♥very very good♥♥

خیییلی وبت باحاله ...

وخ کردی بهم بسر ..

بعدشم بگو با چه اسمی بلینکمت!!!!

فعلا....زت زیاد
پاسخ: حتما سر میزنم عزیزم با اسم درهم برهم من با چه اسمی بلینکمت؟


خدیجه سلطان
ساعت14:01---10 تير 1392
خیلی بامزه بود جیگرااااا پاسخ: مرررررسی عزیزم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • فال حافظ
  • غاز